محل تبلیغات شما


از دیدن این همه لاغریش، انگار کم کم باید باور کنم که بهبودی در کار نیست و این درمان های سخت و سنگین، فقط زمان خریدن هست و سلامت کامل، پیش رو نخواهد بود

به سختی میتونم بغضم رو قورت بدم و مانع سرازیر شدن اشکهام بشم. از روز اول مریضیش-از همون اردیبهشت ۹۲ یعنی - همیشه محکم بودم که خوب میشی. اما دیگه نمیتونم. این دوره شیمی درمانی، دیگه اونقدر کم خونی اذیت کرد که براش دو واحد خون تزریق کردن؛ ( کاش لااقل اونقدر اوضاعم خوب بود که میتونستم خون اهدا کنم که روزی، جایی ، به درد مریضی بخوره) اما اون تزریق خون همان و روند نزولی روحیه خودش و ما هم همان .

خدایا، سلامتی همه بیماران به دست توست. سلامتی بابام رو فقط از تو میخوام. سلامت کامل مامان و توانش برای مراقبت از بابا رو هم فقط از خودت میخوام. به خواهرجانهام هم کمک کن که دوری غربت رو طاقت بیارن و عاقبت شون رو به خیر کن.

پروردگار مهربان؛ سلامت روح و جسم مردمان این سرزمین رو از تو میخوام. دروغ و خشکسالی و فقر و ظلم رو از این خاک دور کن



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها